-
دوباره مهاجرت
پنجشنبه 31 خردادماه سال 1386 08:35
اصلا اهل مهاجرت نیستم آدم راحت طلبیم دوست دارم یک جا بمانم با بهترین امکانات پرشین جوابگو نبود و اینجا هم از بعضی اکانت ها باز نمی شود دوباره مهاجرت کردم به بلاگفا امیدوارم از این مهاجرت ها ناراحت نشوید مرا در آن زن ببینید به این آدرس bonbasst.blogfa.com
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 30 خردادماه سال 1386 15:55
حکم سنگسار متوقف شد
-
سنگسار یک زن و یک مرد در تاکستان
چهارشنبه 30 خردادماه سال 1386 09:40
دوستی همین دیروز درباره با دعا نوشته بود و همه فعالان حقوق زن را دعوت کرده بود که با کمک و اطلاع رسانی در زمینه سنگسار دعا به دادخواهی خون او بپردازند غافل از اینکه همین امروز روی خیلی از وب ها مطالبی برای فریاد دادخواهی و کمک برای یک زن و مرد که متهم به سنگسار شده اند منشر شد راست است واقعیت دارد چاله ها را هم کنده...
-
داستان من که گفته بودم ثریا
چهارشنبه 30 خردادماه سال 1386 09:09
اصلاً ثریا نمی دونم چرا اینجوری شدی چرا اونشب تا رسیدیم خونه رفتی نشستی روی تختخواب و انگار نه انگار که من هستم روی تخت ولو شدی زانوهات رو بغل کردی و زل زدی به دیوار روبرو اول فکر کردم به عکس عروسیمون نگاه می کنی اما بعد دیدم که زیر قاب عکس سوسک قهوه ای بالداری داره راه می ره و تو همین جور خیره شدی به اون که با دست و...
-
همه چیز تو چروک اتفاق می افتد
سهشنبه 29 خردادماه سال 1386 15:12
همه چیز تو چروک اتفاق می افتد دوباره مثل همیشه زل زده بودی به من . سنگینی نگاهت را حتی از این فاصله هم می توانستم حس کنم افضلی که آمد بالای سرم دسته ی کاغذها را که گذاشت روی میزم جلوی نگاه ترا که گرفت دلشوره افتاد تو دلم . افضلی مثل همیشه اخم کرده بود . از روی صندلی بلند شدم نگاهم از روی شانه های پهن افضلی به نرمی...
-
از لعنتی آمده ام
سهشنبه 29 خردادماه سال 1386 14:37
من نسیما از لعنتی آمده ام مطالب مرا از این به بعد در این وب خواهید دید
-
بن بست
سهشنبه 29 خردادماه سال 1386 13:55
بن بست از آن من است وقتی تنها نوشتن و نوشتن و نوشتن مرا آرام می کند